بیانگر نقش اساسی استقامت فردی و اجتماعی در اسلام محمدی و اهل البیتی است که استقامت در این دین و در قرآن به کمال خود معنا می شود و با صراط مستقیم علی بن ابیطالب، امیر المومنین علیه السلام این نفس رسالت و خاتمیت تجسم عینی می یابد و حق و علی وحدت ذاتی می یابند .. اما خود رسول اِلله در باره قوم سلمان این عاشق حق و علی ، فرمودند آنان جنان عطش حق و علم به حق دارند که اگر نشان آن در ثریا باشد آن را به کف می آورند . هرچند تبعات این پایداری بر حق ، تابشی در روح ایرانی دارد که آنان را دلبسته علم به طور کلی می کند ، با این وجود اشاره پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله ، به علم و نشانی حق مطلق و یکتاپرستی ایرانیان از عهد باستان است . چون سلمان عطش یافتن حق متعال و استقامت بر دین حق را داشت نه تشنه علم ستاره شناسی بود و نه ریاضی و فیزیک و معماری و ....
☆☆☆☆☆
تاریخ استقامت ایرانیان به روی حق به جهان اساطیری و دوران پیشدادیان بر می گردد . قوم آریایی پرستشگر اهورا مزدا بود . هرچند مثل هر دین ، به مرور تحریفات ثنوی از سوی نطام قدرت و دین حکومتی بدان راه یافت اما حقیقت آن است که شاهنامه روایت روشنی ازجنگ حق و باطل و یکتاپرستی و کفر و استقامت برابر کفار در همان آغاز شکل گیری سرزمین ایران و کوچ آریایی ها به حوالی همدان و لرستان و حرکت به سمت شمال خلیج فارس و خوزستان ، می سراید . در شاهنامه این روح ایرانی گراینده به آفریدگار یکتا و ولایت الهی همه سازمان فکری و تفکر و اخلاقیات و دادگری اجتماعی و حتی تظام قدرت سیاسی را تحت تاثیر قرار داده است . تا جایی که تفکر ایرانی باورمند به پادشاهان صالح دارای فرّه ایزدی و دارای مقام نمایندگی و بندگی خدا است و مشخصه این پادشاهان چون فریدون ، نور الهی در ناصیه و داشتن پایگاه و محبوبیت مردمی و خرد و عقلانیت، و تفکر خیرخواهانه و دادگری و اراده و عزم آبادانی و نیک کرداری و عمل صالح است ، برعکس شاهان اهریمنی ویرانگر و خونریز و ضد مردم و دچار جهل و ظلمهستند .
استقامت مردم برای دفاع از پادشاهان دارای فره ایزدی و برگزیدگی در شاهنامه جایگاهی روشن دارد .
ما هرگز سخنی دلبخواه و بر مبنای احساسات گذرا و فاقد تدبر و تعقل ژرف از رهبر معظم نشنیده ایم . وقتی ایشان از حکمت شاهنامه حرف می زنند به عنوان یک فقیه ادیب سخنی تخصصی بیان فرموده اند .
شاهنامه این شاعر حکیم، خود سند حکمت استقامت ایرانی بر حق و یکتاپرستی است . چگونه ممکن است بدونیک تبار فرهنگی و پیشینه اعتقادی استوار بر درک توحیدی از هستی شاعری چنین ژرفکاو ، در توصیف حق متعال حمدو سپاس پارسی پاکیزه بسراید و اسماء الحسنی الهی را در آغاز و دیباچه اثر سترگش به نظم حکیمانه در آورد و در بیان حکمت آموز و سرایش علم ربانی آموزگار ناصرخسرو و سنایی بشمار آید :
بنام خداوند جان و خرد
کزین برتر اندیشه بر نگذرد
خداوند نام و خداوند جای
خداوند روزی ده راهنمای ....
زنام و نشان و گمان برتر است
نگارنده بر شده گوهر است
به بینندگان آفریننده را
نبینی مرنجان دو بیننده را
فردوسی آغاز داستان حماسی خود را با نخستین رهبر و شاه پیشدادی آغاز می کند . این پادشاه اسطوره ای و نخست شاه پیشدادیان که دیهیم بر سر نهاد در توصیف حکیم ابوالقاسم فردوسی، دارای ویژگی های یک برگزیده الهی است . دارای فره ایزدی و رهبری است ، برگزیده ایزد است . چنین در طلوع تمدن ایرانی ، قدرت سرپرستی و شاهی با ایمان و برگریدگی الهی در آمیخته است:
پژوهنده نامه باستان
که از پهلوانان زند داستان
چنین گفت که آیین تخت و کلاه
کیومرث آورد و او بود شاه.....
همی تافت زو فرّ شاهنشهی
چو ماه دوهفته ز سرو سهی
دد و دام هر جانور کش بدید
زگیتی به نزدیک او آرمید
دوتا می شدندی بر تخت او
از آن بر شده فرّه و بخت او .برسم نماز آمدندیش پیش
وزو بر گرفتند آیین خویش
فردوسی وصف حال اولین رهبر سیاسی و حاکمایرانی را آشکارا بنا به قول نامه باستان با اوصاف بک مرد الهی و دارای کرامت های پیامبر وار بر می شمرد ، حیوانات برابر و در رابطه با او چون حضرت سلیمان فرمانبر هستند و فره شاهنشهی چون هاله ماه بر گرد سرش به او تقدس می دهد . در ادامه روایت سیامک پسر محبوب و حق طلبش در جهاد علیه اهریمنی کافر و بد کیش شهید می شود . استواری و استقامت کیومرث در آبادانی و خرد و مردم دوستی و دادگری و جهاد با دشمنان اهرمن ملحد و قدرت اهریمنی بیانگر آن است که این قوم از روز نخست به عالم غیب و آفریدگار یکتا و دادگری و جهاد با اهریمنان ایمان داشته و کرامت های نسبت داده شده به کیومرث کاملا حاوی نگاهی توحیدی است و خبر از ویژگی استقامت مردم ایران از ایام باستان دارد .
این نمونه ای بود از باور ایرانبان به جنگ نور و ظلمت و ایستادگی بر حق که در شاهنامه مکررا در داستان کاوه و َخاک و سیاووش و سهراب و اسفندیار و جمشید و شغاد و رال وجمشید و گرشاسب و رستم و بیژن و .....تکرار می شود استقامت بر حق در فدهنگ و تاریخ و اساطیر ایران نقش کانونی دارد
☆☆☆☆☆
اکنون روشن می شود چرا ایرانیان به دین محمد آغوش گشودند و پیشاهنگ شان نماد این عطش تسلیم به حق بود . و چرا سپس رحلت پیامبر خاتم دنبال سقیفه نرفتند و در جستجوی نظام جانشینی ، با منظر ولایت الهی که در باور و فرهنگ شان سابقه داشت با روشن بینی و بصیرت و تردید ناپذیری بر ولایت علی امیرالمومنین و اولاد او صلوات الله علیهم ار صمیم جان و ژرفای خرد ، سر نهادند و ایران پایگاه ولایت و امامت الهی و کشور امام زمانی عج شد و بر آن استقامت ورزید . این هبچ تصادفی نبود و محصول دستبرد ایرانیان و نفوذ در دین محمد نبود بلکه همان بود که رسول خدا صلوات الله ..... به روشنی خبرش را داده بود. این قوم در کشف حقیقت ربانی و علم آسمانی و به امر و اراده وخواست الهی هم چون فرزند دانشور خود حضرت سلمان فارسی ، تشنه وجستجو گر و صادق و توانا و دانا و خبره شناس بود و حق را تشخیص می داد و دلبسته انوار مقدس بود و بر آن استقامت می ورزید . اتفاقی نیست عشق هزار و دویست ساله ایرانیان به مهدی موعود موجود هر روز بیشتر شکوفا شد و دوران تقیه را پشت سر نهاد و سکه بنام حضرت زد .
☆☆☆☆☆☆
ببینیم استقامت در قرآن و اهل البیت ع چه موقعیتی دارد و در ادامه ، ایرانبان چه کردند برای اسلام و استقامت در راه خدا؟
از ریشه قوم ، حدود ششصد آیه ، و حدود سیصد آیه با کلمات مشتق و همریشه با استقامت و مستقیم و اقامه و قیام و افعال ایستادگی چون استقیموا و یستقیم و اقاموا و ....در قرآن حکیم وجود دارد و در حدود بیش از سیصد آیه هم اسم قوم برده شده که این آیات در بردارنده کلمه قوم هم درکار استقامت بر حق و هم پافشاری بر باطل و ظلم تاکید دارد . جدا از کاربرد مستقیم این کلمات گفتیم بقیه قرآن هم یا پیشنهاد محرز واجبات و و مستحبات و حلال و حرام و.... است که ما را به استقامت بر فرمان خدا فرا می خواند و یا آیات بشیر و نذیر در باره استقامت بر حق یا ناپایداری بر حق و پافشاری بر باطل است و یا آیات قصص و کلا سوره های انبیایی چون یوسف درس رستقامت می دهد و...و چه خزاب های خدا به انسان بر استفامت تاکید می ورزد ک....
البته کلماتی هم در آیاتی به معنای ایستادگی و در آیاتی دیگر همان کامه به معنای ماندن و ایستادن با مفهوم واماندگی دارد . مثل قاموا در آیه ۲۰ بقره به معنی واماندن است : یکادالبرق ......و اذا اظلم علیهم قاموا و....
باز همینکلمه در سوره نساء معنای اقامه کردن و ایستادگی بر حق ندارد بلکه معنای ایستادن ولو با حال کسل و باطل دارد :
ان المنافقین یخادعون الله و هو خادعهم واذا قاموا الی الصلوه قاموا وسالی یراءون الناس....
اما در آیه ۱۴ کهف این کلمه بر پا ایستادن مفهوم استواری و استقامت بر حق دارد :
وربطنا علی قلوبهم اذ قاموا فقالوا ربنا رب السموات والارض لن تدعوا من دونه ...
ابعاد گسترده کلمه ایستادگی و مقاومت و برپا داشتن و اقامه کردن در قرآن مجید نیازمند کتابی است تا همه جوانب این کلمه کلیدی اندکی تبیین گردد. اول آن که این کلمه به صورت یک کلمه هستی شناختی در ارتباط با انسان راست قامت به کار گرفته شده . انسان مستقیم قامت در ظاهر و برپا ایستاده در قرآن همان انسان است که در باطن برای رهروی و سلوک و آزمون صراط مستقیم ، صراط علی ، صراط اخلاص و استقامت بر فرامین رب العالمین و عبودیت آفریده شده است و غیر از این با سیمای باطنی نشخوار کنندگان و حیوانات و انعام محشور خواهد شد . دوم آن که این کلمه وجه جهادی اهمیت ایستادگی اجتماعی برابر ظلم و ظلمات و کفر را باز می گوید و سوم آن که روح همه عمل های صالح و موحدانه همین استقامت واخلاص بر حق است دو سوم و مهمتر از همه استقامت حقیقی در اساس خود استقامت بر ولایت و صراط مستقیم یعنی پایداری بر خود علی و حب و ولایت علی و طریقه علی امیر المومنین و اولاد معصوم او ، علیهم السلام است.
☆☆☆☆☆
نزول قرآن مترادف با اعلام جهانی استقامت برابر کفر و شرک و نفاق جهتنی و کل آنسان جهت انتظار برای ظهور امام زمان عج و شناخت همه افکار و اعمال برحق از کوچک و بزرگ با شناسنامه استقامت بر حق و فرهنگ صراط مستقیم است . تمام فرآن درس استقامت است و نه تنها آیات استقامت.
☆☆☆☆☆☆
اکنون در باره این فرهنگ در هستی ایرانی و استقامت ایرانیان پس از ختم نزول قرآن و رحلت یا قتل رسول اکرم صلوات الله علیه ، یعنی در عصر خلفای راشدین و بنی امیه و بنی عباس و سلسله های غاصب تا انقلاب مشروطه و دوران پهلوی و عصر انقلاب اسلامی بیاندیشیم .
یکی از خسران ها و تاسف های ما باید مهجور ماندن نام اصحاب ایرانی ائمه معصوم در منابر و عدم مع فی آنان به مردم و فراموشی شان در فرهنگ عمومی باشد . اگرچه کسانی چون حضرت سلمان و میثم تمار و جابربن حیان و ابن بابویه پدر شناخته شده و محترم هستند اما این امر قبح بی اطلاعی عمومی ما و عدم تلاش علما در زنده نگاه داشتن یاد و استقامت و اخلاص آن راد مردان پایدار برحق نمی پوشاند . نادیده گرفتن دیگر ایرانیان عالم که بر حق استقامت کردند و اسوه های ایستادگی بر قرآن و برحقانیت عترت و پرورش دهنده مردم ایران در زمان حیات ائمه و مورد وثوق آنان بودند، و برگردن همه ماحق دارند ، رفتار ناسپاسانه است.
مردان پر استقامت در شیعگری ، خبر از استقامت مردمی مومن می دهد که در دوران سلسله های جائر با خون و خطر زیستند و از حق اهل بیت دست نشستند. در ارتباط با هر امام نام دوسه تن را نمونه وار باز می گویم که حد مقاله امکان گسترش بیشتر را نمیدهد . شرح حال آنان و آثارشان فرصتی دیگر می طلبد .
استقامت مردم ایران پس از رحلت پیامبر اعظم ، تابع استقامت علی بن ابیطالب بوده است و راه دیگری معنای استقامت نداشته است اما حضرت علی و اولاد او حسن و حسین و ۹ تن از فرزندان حسین پشت در پشت ، بر چه استقامت کردند؟
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سخنگوی صنعت آب در گفتوگو با جامجم:
با سیدمرتضی کاظمیدینان، مدیر رادیوفرهنگ درباره زیر و بم این رادیو گفتوگو کردیم
تبیین استفاده از رهنمودهای قرآن برای حل مشکلات اجتماعی در گفتوگو با رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه جامع علمی کاربردی